نظریه برخورد تمدنها

نظریه برخورد تمدنها ی را می خواندم بنظرم رسید تمدنها چه چیزی هستند . تمدنها شامل خیلی چیزها می باشند . مثل فرهنگ – هویت ملی و انسانها – اما اینها را چگونه می توان با دنیای امروز سنجید مثلا تمدن مصر یا آفریقا یا یونان تمدنهای بسیار قدیمی هستند ولی اینها ریشه شان در دیروز است اما کشورهایی که مثلا سابقه چند صد ساله دارند آیا می توان گفت آنها بی تمدن هستند . اصولا این تمدن های قدیمی چه نقشی می توانند داشته باشند . آیا فقط برای بازدید و جذب توریست خوبند . بنظر من حتی نیازی به این برخورد از نوعی که هانتیگون می گوید نیست .. متاسفانه  کشورهای عقب افتاده یا در حال رشد بردگان تمدنهای جدید می باشند . آنها برای تمدنهای جدید مواد اولیه تهیه کرده و بازار مصرف تولیداتشان می باشند . و بهمین خاطر هم آنها اجازه می دهند که زنده باشند . در این ارتباط ذکر دو نکته را لازم می دانم . مثلا بشر امروز به دانشی دست یافته که می تواند چندین برابر مواد غذایی تولید نماید ولی چرا هنوز این همه گرسنه در دنیا وجود دارد . همه امروز به این نتیجه رسیده اند که دیگر این چنین نیست که یک اروپایی یا آمریکایی هوشمند تر از بقیه کشور های دنیا باشند . بلکه دسترسی آنها به علوم آنها را به این مرتبه از پیشرفت رسانده است . بنابراین اگر این شرایط را در اختیار آفریقا یا آسیا قرار دهند قطعا آنها نیز می توانند به همین درجه از توانایی دست پیدا نماین . اگر یک دانشمند دیوانه تصمیم بگیرد که مثلا با تولید یک ویروس مثلا ایدز آفریقا را و مردم آن را از روی نقشه پاک نماید بنظر شما کسی می  تواند جلوی اورا بگیرد کما اینکه هم اکنون بیشترین آلودگی ایدز در آفریقا می باشد . پس چه نیازی به برخورد تمدنها می باشد . کافی است چند نفر دیوانه تصمیم بگیرند که دنیا را از بین ببرند . بنظر شما آیا این امکان پذیر نیست و سئوال اصلی این است که چرا آنها این کار را نمی کنند . آیا کشور های عقب افتاده  بردگان آنها نیستند .............